آیا با حسابداری صنعتی(بهای تمام شده) آشنایی دارید؟
هسته مرکزی یک سیستم حسابداری بهای تمام شده شامل فرآیند رهگیری بهای اقلام مختلف نهاده(ورودی) به ستاده(خروجی) های یک شرکت است. منظور از نهاده ها عوامل تولید مانند مواد اولیه، دستمزد و … است و ستاده ها به کالا و خدمات تولیدی شرکت اشاره دارد.
انجمن حسابداران مدیریت، حسابداری صنعتی را چنین تعریف میکند: “تکنیک یا روش تعیین بهای یک پروژه، فرآیند یا یک موضوع از طریق اندازه گیری مستقیم یا تسهیم”. انجمن ملی حسابداران آمریکا نیز حسابداری صنعتی(بهای تمام شده) را “تکنیک یا روش مورد استفاده اشخاص حقوقی، یا الزام شده توسط مراجع حسابداری برای تعیین بهای یک پروژه، فرآیند، یا یک قلم” تعریف نموده است.
حسابداری صنعتی(بهای تمام شده) حوزه مشترکی بین حسابداری مالی و حسابداری مدیریت است. حسابداری صنعتی با ارائه اطلاعات بهای محصولات به دو گروه زیر، تامین کننده بخشی از نیازهای اطلاعاتی هر دو شاخه حسابداری مالی و مدیریت است:
- استفاده کنندگان برون سازمانی(شامل سهامداران، اعتبار دهندگان، مراجع قانونی مختلف و …) به منظور اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری و اعتبار دهی و …
- مدیران درون سازمان به منظور برنامه ریزی، کنترل، تصمیم گیری و …
به منظور معرفی مفاهیم اولیه حسابداری صنعتی، لازم است در ابتدا با مفهوم بها تشریح گردد.
بها ارزش منابع از دست رفته(صرف شده) به منظور تحصیل کالا یا خدمات است. شناسایی بها از طریق اندازه گیری ارزش ریالی کاهش در دارایی ها یا تحمل بدهی ها یا ترکیبی از این دو در زمان تحصیل صورت میگیرد.
بها به منظور کسب منافع جاری یا آتی تحمل شده است و از این رو در زمان استفاده از این منابع، به هزینه تبدیل میشود.
هزینه عبارت است از بهایی که منافع حاصل از آن کسب گردیده و در حال حاضر منقضی شده است.
بهای منقضی نشده ای که کسب منافع مربوط به آن در آینده محتمل است، تحت عنوان دارایی طبقه بندی میشود.
در برخی موارد کالاها یا خدمات تحصیل شده بدون ایجاد هیچ گونه منافعی برای شرکت، ارزش خود را از دست میدهند. بهای این گونه کالا و خدمات زیان است که در دوره وقوع در صورت سود و زیان منعکس میگردد. هزینه و زیان اثر مشابهی بر سود خالص دوره دارند، به این صورت که هر دو باعث کاهش آن میشوند.
تفاوت اصلی هزینه و زیان این است که هزینه به صورت کنترل شده و به خواست شرکت و با هدف کسب درآمد تحمل میشود. همچنین هزینه با عملیات شرکت مرتبط است. در مقابل زیان به شکل ناخواسته و کنترل نشده تحمل میشوند. ضمنا زیان ها عمدتا در راستای عملیات اصلی شرکت نیستند. بهای تمام شده کالای فروش رفته و بهای منقضی شده اداری و فروش نمونه هایی از هزینههای دوره هستند. از طرفی برای زیان میتوان به بهای تحمیل شده به شرکت در اثر خسارت ناشی از آتش سوزی و ضایعات غیر عادی اشاره نمود.
بهایابی چیست؟
همان طور که اشاره گردید حسابداری صنعتی عبارتست از فرآیند تعیین بهای یک موضوع. به این فرآیند تعیین بها، بهایابی(هزینه یابی) گویند. مطابق با این تعریف وظیفه اصلی حسابداران صنعتی بهایابی است.
معمولا در یک سیستم بهایابی بهای موضوعات بهایابی طی دو مرحله زیر تعیین میشود:
- انباشت بها
- انتساب بها
در مرحله انباشت بها، اطلاعات مربوط به انواع مختلف بها در قالب گروه های همگنی تحت عنوان”مخزن بها” انباشت(گردآوری) میشوند.
انتساب بها یک اصطلاح کلی است که برای اشاره به دو مفهوم دقیق تر رهگیری بهای مستقیم و تسهیم(تخصیص)بهای غیر مستقیم، استفاده میشود.
سربار ساخت چیست؟
سربار ساخت عبارتست از هرگونه بهای تولیدی که به آسانی و با صرفه اقتصادی قابل رهگیری به کالاهای تولیدی یا خدمات ارائه شده نیست. بر این اساس، سربار ساخت شامل کلیه اجزای بهای محصول بجز مواد مستقیم و دستمزد مستقیم میگردد، در نتیجه سربار ساخت در بر گیرنده مواد غیر مستقیم و دستمزد غیر مستقیم و سایر اقلام بهای غیر مستقیمی که به منظور تولید کالا یا ارائه خدمت تحمل شده اند، میگردد. اقلام بهای سربار ساخت با توجه به واکنش آنها نسبت به تغییرات در حجم فعالیت، ممکن است ثابت یا متغیر باشند.
نمونه هایی از سربار متغیر ساخت شامل مواد غیر مستقیم، بخش متغیر اقلام بهایی نظیر تعمیر و نگهداری ماشین آلات و بهای آب و برق، استهلاک ماشین آلات محاسبه شده به روش آحاد تولید است.
از طرفی استهلاک ساختمان و ماشین آلات محاسبه شده به روش مستقیم، نزولی یا مجموع سنوات که متاثر از تغییرات حجم تولید نیست، اجاره محل کارخانه، بیمه ساختمان و ماشین آلات، بخش ثابت آب و برق و تلفن، دستمزد غیر مستقیم ثابت مانند حقوق سر پرستان تولید و مدیر کارخانه نیز مثال هایی از سربار ساخت هستند.
حسابداری سربار ساخت
بهای سربار ساخت به آسانی و با صرفه اقتصادی قابل رهگیری به محصولات تولیدی یا خدمات ارائه شده نیست. بهای سربار ابتدا انباشت شده و سپس بین کالاهای تولیدی(خدمات ارائه شده) طی همان دوره تسهیم میشود.
انباشت بهای سربار
به منظور انباشت بهای سربار هم زمان با وقوع بهای واقعی سربار،” کنترل سربار ساخت بدهکار و حساب های مختلف تشکیل دهنده بهای سربار بستانکار میشود.با توجه به ثبت فوق اقلام بدهکار حساب کنترل سربار ساخت، بیانگر جمع بهای سربار واقعی است. معمولا در ابتدا اقلام تشکیل دهنده بهای سربار ساخت در حسابی مرتبط با ماهیتشان ثبت میشوند و سپس به حساب کنترل سربار منظور میگردند، حساب های مختلفی که اقلام سربار ابتدا در آنها ثبت میگردند شامل منترل حقوق و دستمزد، استهلاک، اجاره، خدمات عمومی(آب و برق و گاز و تلفن)، تعمیر و نگهداری، بیمه ساختمان و ماشین آلات کارخانه، حمل در داخل و … هستند. به طور مثال در رابطه با استهلاک ابتدا حساب استهلاک در دفاتر ثبت و شناسایی میشود و سپس بهای استهلاک ساختمان کارخانه و ماشین آلات تولیدی به حساب کنترل سربار ساخت منتقل میشود.
تجزیه و تحلیل سربار
بهای مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به آسانی و با صرفه اقتصادی(فزونی منافع بر مخارج)قابل رهگیری به محصولات هستند، ولی بهای اقلام غیر مستقیم(سربار ساخت) را نمیتوان به هر یک از محصولات رهگیری نمود، در نتیجه این گونه اقلام بها از طریق تسهیم به موضوع بهایابی(محصولات) منتسب میشوند. تسهیم بهای سربار ساخت به محصولات ممکن است با استفاده از نرخ واقعی سربار ساخت(در روش ارزشیابی واقعی) یا با استفاده از نرخ های از پیش تعیین شده(در روش های ارزشیابی نرمال و ارزشیابی استاندارد) صورت گیرد.
سیستم بهایابی و روشهای ارزشیابی محصول
به منظور محاسبه بهای محصول ابتدا بایستی سیستم بهایابی و روش ارزشیابی مورد استفاده تعیین گردد. سیستم بهایابی،موضوع بهایابی و روش انتساب بها به موضوع بهایابی را مشخص میکند. روش ارزشیابی نیز چگونگی اندازه گیری بهای محصول را مشخص مینماید. شرکت ها به منظور تعیین بهای محصول،باید علاوه بر سیستم بهایابی، دارای یک روش ارزشیابی نیز باشند.
سیستم بهایابی،سیستم بهایابی مرحله ای و سیستم بهایابی سفارش کار هستند و روش های ارزشیابی نیز عبارتند از واقعی، نرمال و استاندارد .